خلاصه داستان
پارک جوهیونگ نام کودکی است که توسط یک خانواده ایتالیایی به فرزند خواندگی پذیرفته میشود و این خانواده ایتالیایی نام وینچنزو کاسانو را برای او انتخاب میکنند. او در بزرگسالی مشاور حقوقی یک شرکت مافیایی و خطرناک میشود و هنگامی که رئیس این شرکت میمیرد تصمیم میگیرد که به کره برگردد.
وینچنزو اطلاع دارد که یک گنج مخفی در زیر یکی از ساختمانهای آنجا قرار دارد، بنابراین تصمیم میگیرد که این گنج را به دست بیاورد. او سعی میکند که اهالی ساختمان را راضی کند تا آنجا را ترک کنند و او بتواند با تخریب ساختمان به گنج خود برسد. اما اهالی از این کار سر باز میزنند از طرفی دیگر یک شرکت تجاری به نام بابل تمام تلاش خود را به کار میبرد تا این ساختمان را تصاحب کند و آن را دوباره بسازد. شرکت بابل با صحنهسازی میخواهد که هونگ یوچان را به قتل برسانند و در اجرای این عملیات ترور وینچنزو زخمی شده و به کما میرود. هنگامی که به هوش میآید و از بیمارستان مرخص میشود تصمیم میگیرد خود با این شرکت مبارزه کند …
نقد و بررسی
در این فیلم انسان باور میکند که خودش باید مجازاتگر افراد شرور وبزه کار باشد و حس انتقامجویی به حد اعلای خود میرسد. وینچنزو برای رسیدن به هدفش دست به هر نوع خشونتی میزند و باور دارد که مجرمان و جنایتکاران به شدیدترین نوع ممکن باید مجازان شوند، این نوع تفکر در قاموس اندیشهی یک جوان ایرانی به دلیل اعتقادات مذهبی نمیگنجد. این نگاه در سریال از نقاط منفی آن محسوب میشود. از طرف دیگر تلاش و پا فشاری شخصیتهای اصلی و فرعی این داستان، در مقابل خواستههای نا معقول، حس پایمردی و ایستادگی را در تماشاچیان القا میکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.