خلاصه داستان

سه زن (یگانه، وجیهه و سیمین) می‌خواهند وارد میدان جنگ در خرمشهر شوند. اما با وجود آنکه آموزش نظامی دیده‌اند و بلدند با اسلحه کار کنند، با ممانعت مردان رزمنده روبرو می‌شوند. رزمندگان مرد سعی دارند آنها را در پشت جبهه سرگرم کنند تا وارد میدان جنگ نشوند اما این خانم‌ها کوتاه نمی‌آیند و پس از تماس گرفتن با فرمانده (شهید جهان آرا) موفق می‌شوند مسئولیت حفاظت از انبار مهمات را به عهده بگیرند. مهماتی که به دست آنها می رسد، بسیار کم است و بنابراین تصمیم می‌گیرند به گمرک بروند تا مهمات بیشتری دریافت کنند اما گمرک زیر آتش مستقیم دشمن است …

نقد و بررسی

این فیلم قصد دارد گوشه‌ای از نقش زنان را در دوران مقدس به تصویر بکشد و خوشبختانه برای این منظور از یک دیدگاه متعادل استفاده کرده است. قهرمانان این فیلم، زن‌هایی کاملا معمولی با عکس العمل‌های طبیعی و زمینی هستند و بیننده می‌تواند به راحتی با آنها هم ذات پنداری کند. این فیلم بدون بت سازی از کاراکترهای زن فیلم و با نگاهی بی طرفانه، زنانی را به تصویر می‌کشد که علی رغم خاستگاه‌های مختلف عقیدتی و اجتماعی خود، یک هدف واحد یعنی یاری رسانی به رزمندگان را دنبال می‌کنند. نقطه قوت دیگر این فیلم، جلوه‌های بصری آن است که دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به دنبال داشته است. با اینحال مشکل رایج فیلم‌های سینمایی ایرانی یعنی ضعف دیالوگ نویسی در این اثر نیز به چشم می‌خورد و علی رغم نقش آفرینی روان بازیگران همچنان توی ذوق می‌زند.