خلاصه داستان

رابطه اسپنسر و مارتا مدتی است که بهم خورده و اسپنسر به شدت افسرده شده است. اسپنسر در زمان تعطیلات دانشگاهی به دیدن دوستان و خانواده‌اش می‌رود اما جسارت رویارویی با مارتا را ندارد. او برای اینکه مارتا را تحت تأثیر قرار دهد، تصمیم می‌گیرد کنسول بازی خود را (که در قسمت قبل خراب کرده بود) تعمیر کند و وارد بازی جومانجی شود. کمی بعد دوستان اسپنسر متوجه ماجرا می‌شوند و آنها نیز برای یافتن او به جومانجی ملحق می‌شوند. اما نقص فنی دستگاه باعث می‌شود که پدربزرگ اسپنسر و دوست پدربزرگ نیز به داخل این بازی کشیده شوند …

نقد و بررسی

تهیه کنندگان فیلم برای ساخت قسمت جدید جومانجی یک خلاقیت به خرج داده‌اند: ورود دو کاراکتر جدید و در عین حال متفاوت با کاراکترهای اصلی فیلم. دو پیرمرد بامزه که هیچ شناختی از بازی ویدیویی ندارند، می‌توانند اتفاقات جالب و سرگرم کننده‌ای را رقم بزنند. اما شخصیت منفی داستان یعنی یورگن نیز آنقدرها که لازم است ابهت ندارد. البته به ظاهرا عدم وجود یک شخصیت منفی با گیرایی بالا به این دلیل است که از نظر تهیه کنندگان جومانجی ضرورتی برای این کار وجود نداشته است. در واقع دست اندرکاران جومانجی با پرداختن به لوکیشن‌های مختلف و ایجاد تنوع در عناصر صحنه از جمله حیوانات توانسته‌اند هیجان و ریتم مورد نظر خود را به این فیلم اضافه کنند و به همین خاطر از طراحی یک شخصیت منفی گیرا اجتناب کرده‌اند. و پایان جومانجی مرحله بعدی به گونه‌ای رقم می‌خورد که زمینه را برای ساخت قسمت بعدی مهیا سازد.

۲۵۶ کلمه