خلاصه داستان

پیرمردی ۹۰ ساله و ثروتمند به نام آقای مشکات در آستانه مرگ است. او هرگز ازدواج نکرده و هیچ فرزندی هم ندارد و تنها خانواده او برادرانش هستند که آن‌ها نیز فوت کرده‌اند. وکیل مشکات به دنبال وراث واقعی این پیرمرد است و به طرز ناگهانی با دو کلاهبردار آشنا می‌شود. ارسلان و هدایت که در یک رستوران کار می‌کنند، ادعا دارند برادرزاده مشکات هستند…